۱. پیچیدگی مسئله: مسئله آنقدر پیچیده است که نمیشود صفر و یکی با آن برخورد کرد و برایش انشاء نوشت! سه حالت کلی وجود دارد که به ترتیب اهمیت و احتمال وقوع مینویسم:
۱- همهپرسی در هر شرایطی با توجه به جو هیجانی ایجاد شده، انجام شود و دولت مرکزی عراق نیز دست به کاربرد زور نزد. حداقل لازمه این امر خارج کردن کرکوک از همهپرسی بوده و در آن صورت روندی از مذاکره و تنش بین اقلیم و دولت مرکزی عراق آغاز خواهد شد. انتهای این روند به دخالت خارجی منجر شده که از طریق جنگ بین دو طرف و با کمک نیروهای خارجی از طریق سازمان ملل و فشارهای سیاسی به استقلال کردستان عراق بیانجامد. این روند طولانی و پرمخاطرهای بوده و ممکن است به درگیری منطقهای نیز بیانجامد.
۲- اقلیم پنجاه تا شصت درصد اهداف مورد نظر از این همهپرسی را به واسطه تضمینهای دولتهای بزرگ در قبال عدم انجام همهپرسی و با قولهایی در مورد کرکوک بهدست آورد. در این صورت احتمال دارد که در دقایق پایاتی آنها از برگزاری همهپرسی عقبنشینی کنند. بعید به نظر میرسد بازیگران منطقهای از جمله ایران و ترکیه و خود عراق در این امر دخالتی کنند و یا تضمینی بدهند.
۳- خطرناکترین سناریو اصرار اقلیم کردستان بر همهپرسی در کرکوک است که منجر به بروز درگیری و خشونت شده که دور تازهای از آتشافروزیها در این منطقه را باید شاهد بود!
۲. هدف اصلی دولت اقلیم: نظیر این همهپرسی در سال ۲۰۰۵ هم برگزار شده است و با اکثریت استقلال تصویب شده است. در این دوره بارزانی و دولت اقلیم در صدد هستند افکار عمومی را با خود همراه کند و وزنه فعالیتهای بینالمللی و جذب سایر بازیگران بینالمللی را به سمت خودش سنگینتر کند تا بتواند مرحله بعدی را تصویب کند و از دولت عراق و همسایگانی نظیر ایران و عراق در آن مرحله امتیاز بیشتری بگیرد.
۳. پیشفرضهای غلط : ۱-همهپرسی مساوی است با استقلال و ۲- ترس از اثرات دومینویی که به دلیل یکدست نبودن کردها کمی اغراق میشود. این دو پیشفرض در چهار مقوله زیر بررسی میشود:
۴. بیانیه استقلال: با توجه به مشکلاتی که اقلیم برای همهپرسی روبهروی خود دارد و مخالفتی که حتی به صورت ظاهری از سوی همه اطراف شده است و از رویی دیگر روند استقلال نیز مصائب خاص خود را در پی دارد، لذا بعید به نظر میرسد حتی با توفیق برگزاری همهپرسی و کسب رأی آری اکثریت برای استقلال، فردای روز همهپرسی بیانیه استقلال صادر و روند حقوقی آن طی شود. زیرا کسب استقلال نیز ابعاد و آثار حقوقی، سیاسی، امنیتی و تشدید تضادها و بههمریختگی منطقهای و در نهایت ژئوپلیتیکی جداگانهای دارد. تعداد زیاد و متنوع بازیگران و یا آثار تبعی باعث میشود هر یک از آنها با اتخاذ موضع منفی به این مسئله نگاه کند و به پیچیدگی شرایط کمک نماید. بنایراین به نظر میرسد این روند در طولانی مدت دنبال شود.
۵. یکدست نبودن کردهای چهار کشور: مخالفت کشورهای دارای اقلیت کرد مانند ایران، ترکیه و سوریه با همهپرسی و استقلال اقلیم کرد ناشی از تصور اصل همپیوستگی قومی است که در این مورد درست نیست و خوب است متخصصین کرد تمایزات سیاسی اجتماعی کردهای چهار کشور را تبیین و به رشته تحریر درآورند. در این خصوص باید گفت اگرچه کردهای منطقه اعم از کردهای ترکیه، ایران، سوریه و عراق یکسری مشترکات با هم دارند اما دارای تفاوتهایی نیز با هم هستند و به این صورت نیست که اگر دولت اقلیم به سمت استقلال رود، کردهای سه کشور دیگر و از جمله ایران نیز به همان سمت حرکت کنند.
۶. کردهای ایرانی: دغدغه کردهای ایرانی نه جدایی بلکه توجه به حقوق شهروندی در چهارچوب قانون اساسی است. عدم پشتیبانی عمومی حرکات جداییطلبانه گروههای تجزیهگر در ابتدای انقلاب که با نارساییهای داخلی و تحریک خارجی شروع شد، بیانگر صحت این دیدگاه است. علاقهمندی آنها به ماندن در چهارچوب ایرانی واحد، لزوم حل مشکلات توسعهایی از طریق مشارکت سیاسی اجتماعی مردم کرد و نحوه برخورد ما با خواسته آنها در مدیریت این قضیه در مرحله بعدی تأثیرگذار است.
۷. بهای زیاد به اثرات دومینویی: همه کردها آرزوی استقلال دارند و با آماده شدن شرایط عینی و ذهنی و دخالتهای خارجی و مخصوصاً اقدامات رژیم صهیونیستی که از قبل آغاز کرده است در میان همه کردها یک شور و هیجان بعد از تشکیل دولت اقلیم کردی به وجود آمده بقیه نیز به این سمت حرکت خواهند داشت، ضمن این که اهداف برخی نیروهای منطقهای و فرامنطقهای در ادامه این بحرانها و درگیریها در منطقه و به نوعی کمک به تسریع و انجام این اقدامات تنشزا خواهد بود. بعضی متخصصین مسائل قومی معتقدند که «دلایل بسیار زیاد اجتماعی، سیاسی، روانشناسی و اقتصادی وجود دارد که نشان میدهد به وجود آمدن یک دولت از اقلیت قومی و زبانی و دینی در یک گوشه از جهان، تب جداییطلبی همگونههایشان در سایر مناطق را کاهش میدهد».
۸. کرکوک و درگیریهای عراقی-کردی: یک نقیصه بزرگ طرح دولت اقلیم در این است که متأسفانه فقط به سرزمینهای کردی مطابق با آنچه براساس توافق، اقلیم کردی شناخته میشود بسنده نکرده و قصد دارد کرکوک و بعضی مناطق حاشیهای آن را که خارج از حوزه اقلیم کردی است نیز در همهپرسی شراکت دهد. کرکوک یک بافت قومیتی پیچیده متشکل از شیعیان، ترکمنها و تعدادی کرد دارد که اگر دولت کردی بخواهد به این سمت برود با مخالفت مردم آنجا و حتی حامیانش مواجه خواهد شد. این اقدام دولت کردی از طرف هیچ بازیگری قابل پذیرش نیست و روز به روز مسائل منطقهای را پیچیدهتر میکند. حتی ممکن است به درگیریهای داخلی در کرکوک بین اقوام گوناگون و یا عرب-کرد نیز بیانجامد که در این صورت مانع از تحقق ایده کردها برای داشتن کشور مستقل میشود، زیرا داشتن یک کشور مستقل وجود مرزهای امن و مواردی چون حاکمیت صلح، امنیت و آرامش است. از آنجاییکه مخالفتهای داخلی با برگزاری همهپرسی خصوصا از جانب دولت مرکزی وجود دارد این همهپرسی میتواند به سمت درگیریهای داخلی کشانده شود. لذا در صورت پیشروی اقلیم در این مسیر، قدم اول مخالفت مردم خواهد بود، قدم بعدی مخالفتهای سیاسی و در نهایت ممکن است به خشونت، درگیری و حتی جنگ داخلی بیانجامد.
۹. درگیریهای ترکی-کردی: حتی اثرات دومینویی در ابتدا بر سوریه و ترکیه تأثیر دارد تا ایران. ما نباید در دام بازي تركيه بيفتيم. زیرا به راحتی ساخت و پاخت میکند. بگذاريم اين دفعه بازي كرديتركي باشد نه کرديايراني. توجه داشته باشیم اگر این روند به هر نحوی به سمت جنگ و درگیری رود، ما خودمان را در نوک تیز حمله قرار ندهیم. تركها نشان دادهاند که ید طولانی در راه انداختن غائله و دنبالهرو كردن بقیه در شرايط سخت هستند و بارها در موارد حساس منطقهاي و قوميتي با اتخاذ مواضع غیراصولي و چرخشهاي كاملاً متضاد به دنبال منافع مقطعی خود بودهاند!
۱۰. بههم خوردن توازن ژئوپلیتیکی عراق: با وضعیت پیچیدهای که در عراق وجود دارد، از طرفی داعش به نوعی در منطقه حضور دارد، از طرف دیگر موصل به تازگی آزاد شده و وضعیت ژئوپلیتیک منطقه بههم ریخته است و حالت سیال و دگرگون شدهای دارد؛ پیچیده کردن مسائل منطقی نیست، مگر اینکه دولت اقلیم بخواهد به دلیل اهداف دیگری به سمت همهپرسی برود. زیرا همانگونه که مشخص است دولت اقلیم در بحث سرزمینی بهنوعی استقلال عملی را دارد و به نظر میرسد در مسئله همهپرسی بهدنبال امتیازگیری مرحلهای و نهایتا دستیافتن به استقلال در آینده است. اما اصرار اقلیم به همهپرسی میتواند به ۱- وحدت و بسیج شیعیان علیه خودش و ۲- تشدید جنگهای طائفی دامن بزند.
۱۱. ترس ایران از تضعیف سیاسی عراق: اکثر مخالفین همه پرسی در ابتدا توجهشان به نتیجه این فرایند و مهمتر از آن اثراتش بر سایر کشورهاست و از آنجاییکه با نتیجه مخالفند با اصل قضیه و یا فرایند همهپرسی و یا استقلال هم مخالفت میکنند. در مورد ایران به نظر میرسد از طرف مخالفین به سه مقوله بیش از حد بها داده میشود: ۱- همهپرسی مساوی است با استقلال، ۲- ترس از اثرات دومینویی و ۳- تضعیف ژئوپلیتیکی و سیاسی دولت مرکزی عراق. اگر چه هر سه مورد دغدغههای درستی هستند اما حساب باز کردن بیش از وزن واقعی انها ممکن است ما را به نتیجه نادرست برساند.
۱۲. نیروهای فرامنطقهای (آمریکا): آنها نقشی دوگانه بازی میکنند و در واقع همهپرسی در جهت اهداف بلندمدتشان قرار دارد. زیرا همان طور که پیش از این بیان کردهام دولت آمریکا در سالهای گذشته سلسله اقداماتی در منطقه کردی انجام داده است که میتواند در آینده به تجزیه این سرزمین منجر شود. شرایط منطقهای، اهداف آمریکا در منطقه و اختلاف بین قدرتهای فرامنطقهای و منطقهای در همهپرسی کردهای عراقی یا اقلیم خودگردان کردی منعکس میشود و شرایط پیچیدهتری را بازتولید میکند که حتی ممکن است مقوله حقوقی حق تعیین سرنوشت توسط مردم نیز را تحتالشعاع قرار دهد و آن را از مسیر منحرف سازد و یا حتی به خشونت نیز بیانجامد. البته آمریکا و کلاً غرب کردها را قبلاً بازی دادهاند اما الان شرایط دیگری است و شاید این بار کردها آمریکاییها را بازی دهند!
۱۳. راه حل سیاسی: مصاحبه دبیر شورای عالی امنیت ملی تهدیدآمیز بود و نیازی به بیان از سوی چنین سطحی نیست که یک موضوع خارجی را نبدیل به موضوع امنیتی برای خودمان بکنیم. وظیفه هر دولت تأمین امنیت مرزهاست صرفنظر از اینکه چه کسی پشت مرزهاست. اما گفتن تأمین امنیت در مکانی عمیقتر از مرزها در این شرایط معقول نیست. این از همان مقولاتی است که سریع ایدههای نظامی را به جای ایدههای سیاسی مینشاند. در یکی از کانالهای تلگرامی فردی نوشت «با توجه به اینکه غرب و در رأس آن آمریکا دودوزه بازی میکنند! یعنی رفیق دزد و رئیس قافله! و قرائن و دلایل بسیاری از علاقه و منافع آمریکا در تجزیه وجود دارد، و با توجه به اوضاع داخلی و منطقهای و بینالمللی ایران، اوضاع و بازی اعراب و ترکیه و آینده روابط ایران با کردستان، چنانچه از چند پیشفرض غلط مذکور و مخصوصاً اثرات فرضی دومینویی استقلال کردهای عراق و تأثیرش بر ایران بگذریم یعنی در درستی آن شک نموده و یا مسکوت بگذاریم در این صورت آیا میتوانیم داستان را جور دیگری نوشت و یا قضیه را جور دیگر دید؟»
شما لطفاً بفرمايید چگونه؟! حتماً به نحسی سیزده معتقد نیستید که زیراب راهحل سیاسی را بزنید و مینویسید مبرهن و واضح است که ..........آدم مار گزیده با طناب پاره تو چاه نره بهتره!
در رابطه با برگزاری همهپرسی در اقلیمکردستان عراق و همچنین بررسی مواضع بازیگران این تحول پیچیده مرور چند نکته زیر حائز اهمیت است. این یاداشت نه تجویز و ارائه راهحل بلکه یک فضای گفتگو و مشارکت است تا مسئولین کشور از نقطهنظرات آزاد شهروندان، کارشناسان و نخبگان علاقهمند به این مبحث استفاده نمایند و تصمیمی منطقی و براساس منافع و مصالح ملی اتخاذ نموده و از اظهارات شتابزده و غیرهمگن و هماهنگ و خدای ناکرده اقدام ناصحیح بپرهیزند. من برای ساماندهی و نوشتن این یاداشت ۵ساعت وقت صرف کردم و انتظارم از خوانندگان عزیز این است که ۵دقیقه وقت صرف نموده و همه بندها را که بههمپیوستهاند مطالعهکنند و سپس نظر دهند، نتیجه بگیرند یا وا اسلاما سردهند! ارائهنظرات باز است و اگر نظری حاوی توهین نباشد برای اطلاع عموم منتشرمیشود و لذا جمعبندی و اخذ نتیجه را به شما واگذارمیکنم که ببینید علم بهتر است یا ثروت؟!
نظر شما